ملودی های ذهنم همساز می خواهد
بادبادک کودکی ها پرواز می خواهد
در این هیاهوی زندگی کجاست واژه
قصه های من کمی آغاز می خواهد







 زندگی چو قصه است من و تو تار و پودیم
ما قطره ی کوچکیم و بر خلاف رودیم
گر چه  قصه را نخوانده 
خود حادثه گشتیم
ما اول  قصه یِ همان بود و نبودیم 



 هر که را بینی به فال بخت خود خود ناراضی
است
کودک و پیر و جوان را شِکوِه از این قاضی است
روزگاران از ازل این بوده و
این نیز هست
 بی خیالا !زندگی کن زندگی یک بازی است